معاوضه

از اداری ویکی

معاوضه، یعنی مبادله کالا به کالا.[۱] معاوضه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، مالی می‌دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می‌کند بدون ملاحظه‌ اینکه یکی از عوضین، مبیع و دیگری ثمن باشد.[۲]

مواد مرتبط

ماده ۴۶۴ قانون مدنی

ماده ۴۶۵ قانون مدنی

در حقوق تطبیقی

قانونگذار، با تبعیت از نظام حقوقی رومی ژرمنی، معاوضه را در دسته عقود معین قرار داده‌است.[۳]

به موجب ماده ۴۸۲ قانون مدنی مصر، «معاوضه عقدی است که به موجب آن، هر یک از متعاقدین، از طریق تبادل، مالکیت مالی غیر از پول را، به طرف دیگر منتقل می‌نماید».[۴]

در فقه

با استناد به روایتی از امام صادق، معامله کالایی در مقابل کالای دیگر، حتی در صورت عدم رعایت وزن و مقدار آنها، اشکالی ندارد.[۵]

به نظر می‌رسد که معاوضه، عقدی مستقل نبوده؛ و همانند بیع، عبارت باشد از تعویض چیزی در مقابل چیزی دیگر.[۶]

در رویه‌ قضایی

با استناد به رأی اصراری شماره ۱۵۷ مورخه ۱۳۸۸/۱۲/۱۵ دیوان عالی کشور، علاوه بر رعایت شرایط اساسی اعتبار معاملات و توالی عرفی ایجاب و قبول، لازم است در معاوضه، تبادل عوضین فعلیت داشته باشد؛ در غیر این صورت با عدم التزام یکی از طرفین، نسبت به تنظیم سند رسمی انتقال، شرایط اعتبار قرارداد به‌طور کامل، تحقق نیافته و معاوضه ای منعقد نگردیده‌است.[۷]

ویژگی‌ها

ویژگی‌های معاوضه عبارتند از: معاوضی بودن، تملیکی بودن، لازم بودن، رضایی و غیرتشریفاتی بودن، و مغابنی بودن.[۸] اصل بر این است که معاوضه، عقدی است مغابنی؛ یعنی می‌تواند غرری باشد، هرچند گاهی اوقات هم، ممکن است معاوضه مسامحی باشد.[۹]

مقایسه با بیع

وجوه افتراق

در عرف بین بیع و معاوضه تفاوتی وجود دارد، آن تفاوت در این است که برخلاف معاوضه، یکی از عوضین بیع، باید وجه نقد باشد،[۱۰] البته قانونگذار، در رابطه با ثمن، قائل به اطلاق گردیده است؛ بنابراین ثمن، می تواند عین، منفعت و یا حق باشد، در حالی که عرف، ثمن را منحصر به پول دانسته؛ و به مبادلات کالا به کالا، عنوان معاوضه را اختصاص می دهد،[۱۱] بنابراین با وجود شباهت‌های بسیاری، که بین بیع و معاوضه وجود دارد؛ باید قائل به تفاوت‌هایی بین این دو عقد گردید؛ زیرا در بیع، به یکی از عوضین، عنوان مبیع تعلق گرفته؛ و دیگری را ثمن می‌نامند، در صورتی که دو عنوان مزبور، در معاوضه جایگاهی ندارد.[۱۲]

عدم اجرای احکام اختصاصی بیع در معاوضه

در معاوضه، احکام خاصه بیع جاری نیست.[۱۳]

مصادیق

حق شفعه، اختصاص به بیع داشته و در معاوضه جاری نیست.[۱۴] همچنین اگر مقررات مربوط به تلف مبیع پیش از قبض را، حکمی استثنایی محسوب نماییم؛ در این صورت قابلیت تسری این گونه احکام به معاوضه، صحیح نیست، هرچند به دلالت مواد ۴۸۳، ۵۵۱ ،۶۴۹ و ۱۰۸۴ قانون مدنی، به نظر می‌رسد که مقررات مربوط به تلف مبیع پیش از قبض، حکمی استثنایی نباشد.[۱۵]

در حقوق تطبیقی

در نظام حقوقی مصر، مقررات مربوط به بیع، تا حدی که طبیعت معاوضه اقتضا نماید؛ در رابطه با معاوضه نیز مُجری خواهد بود.[۱۶]

در رویه‌ قضایی

  • به موجب دادنامه شماره ۷۲۹ مورخه ۱۳۶۶/۱۱/۱۹ شعبه ۲۱ دیوان عالی کشور، خیار غبن، اختصاص به بیع نداشته؛ و در رابطه با معاوضه ای که مقصود طرفین، برابری ارزش عوضین بوده؛ جاری است.[۱۷]
  • به دلیل اینکه در معاوضه، احکام خاصه بیع جاری نیست؛ حتی اگر خیار شرط که مخصوص بیع است؛ دارای مدت نباشد؛ موجب بطلان معاوضه نمی‌گردد.[۱۹]

مقالات مرتبط

جستارهای وابسته

بیع

عقد

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ ۴. گنج دانش، ۱۳۸۸.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۱۱۲۷۱۲
  2. ماده ۴۶۴ قانون مدنی
  3. آیت اله خلیل قبله ای خویی. آیات الاحکام (حقوق مدنی و جزایی). چاپ ۶. سمت، ۱۳۸۸.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۱۳۲۴۳۲
  4. محمدعلی نوری. قانون مدنی مصر. چاپ ۲. گنج دانش، ۱۳۹۲.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۵۳۲۶۳۵۶
  5. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات ۱). چاپ ۱. فرهنگ سبز، ۱۳۸۸.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۳۷۵۷۹۷۲
  6. میرزاابوالقاسم قمی. جامع الشتات (جلد اول) (کتاب التجاره). چاپ ۱. دانشگاه حقوق و علوم سیاسی، ۱۳۷۹.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۳۸۶۶۴۸۴
  7. مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم). چاپ ۷. معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، ۱۳۸۹.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۲۶۵۳۹۶
  8. حسن ره پیک. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (بخش اول) (بیع، معاوضه، اجاره، قرض، جعاله و صلح). چاپ ۱. خرسندی، ۱۳۸۷.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۱۸۵۵۱۳۶
  9. حسن ره پیک. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (بخش اول) (بیع، معاوضه، اجاره، قرض، جعاله و صلح). چاپ ۱. خرسندی، ۱۳۸۷.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۱۸۵۵۱۳۶
  10. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ ۶. مدرس، ۱۳۷۴.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۳۶۴۳۹۳۶
  11. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ ۱۳. گنج دانش، ۱۳۸۸.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۲۸۷۷۱۸۸
  12. مستند فقهی قانون مدنی (جلد ششم). چاپ ۱. داد و دانش، ۱۳۹۱.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۶۰۸۷۳۶۰
  13. ماده ۴۶۵ قانون مدنی
  14. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ ۳. سمت، ۱۳۸۸.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۳۶۳۸۱۲
  15. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ ۳. سمت، ۱۳۸۸.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۳۶۳۸۱۶
  16. محمدعلی نوری. قانون مدنی مصر. چاپ ۲. گنج دانش، ۱۳۹۲.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۵۳۲۶۳۶۸
  17. سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ ۴. مجمع علمی و فرهنگی مجد، ۱۳۸۷.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۱۶۸۹۱۶
  18. مجموعه نشست‌های قضایی (۲۷) مسائل قانون مدنی (جلد هفتم). چاپ ۱. راه نوین، ۱۳۹۰.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۵۵۴۱۷۸۸
  19. محمدرضا زندی. رویه قضایی دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران در امور مدنی (بیع ۱۳۸۳-۱۳۸۸). چاپ ۱. جنگل، ۱۳۹۰.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: ۲۵۷۱۰۳۶